هنرستان انفورماتیک | اولین هنرستان کامپیوتر در ایران تاسیس 1373- فنی و حرفه ای - پسرانه

آدرس شعبه مرکزی: شهرک غرب - خیابان سیمای ایران - روبروی کوچه هفتم
88372519-21

در سال‌های اخیر شاهد افزایش موتورسواری افراد زیر ۱۸ سال در سطح شهر هستیم.آسیب ‌شناسان اجتماعی، مدارس را دارای

مسئولیت کمتری می‌دانند و با این وجود ضعف آموزش را بزرگترین عامل نابهنجاری و قانون‌گریزی معرفی می‌کنند.یک نوجوان

چقدر با زشتی قانون‌شکنی آشنا می‌شود؟به چه اندازه نیازهای آموزشی او در خصوص قوانین مرتفع می‌شود؟ معضل آموزشی ما در

رابطه با گذر از خط عابر پیاده و پل هوایی هم وجود دارد.

کنترل نظم خیابان بر عهده پلیس(نیروی انتظامی یا راهور) است.

اما نوجوانان مقصر نیستند.آنها مجذوب یک دنیای جدید و پرهیجان هستند.دنیایی که سوار شدن بر موتور نوعی خودنمایی و ابراز

شجاعت تلقی می‌شود.برای آنها افت دارد کلاه ایمنی بر سر بگذارند،ایمن رانندگی کنند و تابع قانون باشند اما تکلیف پدر و مادری

که به فرزند نوجوانش اجازه می‌دهد رانندگی کند چیست؟آیا خرید موتور و اجازه سوار شدن بر آن توسط پدر و مادری که

فرزندش را دوست دارد، فرستادن این پاره تن و جگر گوشه به قتلگاه(تابوت سیار) نیست؟آیا این پدر و مادر، مسئولیت هر گونه

اتفاقی برای فرزندش در خیابان را بر عهده می‌گیرد؟آیا این پدر و مادر می‌دانند نوجوانش را از همین سن پایین با هنجارشکنی

و قانون‌گریزی آشنا می‌کنند و او را به سمت خلاف‌های بزرگتر می فرستند؟کدام پدر و مادر دلسوزی فرزندش را به سمت مرگ

یا خلاف منجر به مجازات می‌فرستد؟(کانون اصلاح و تربیت)

داشتن گواهینامه برای تمامی رانندگان وسایل نقلیه اجباری است و از الزامات موتورسواری داشتن گواهینامه می باشد و داشتن

گواهینامه هم مستلزم سن ۱۸ سال است.رانندگی بدون داشتن گواهینامه خطرات زیادی را در پی دارد.اگر موتورسوار مقصر

حادثه باشد و گواهینامه نداشته باشد، نمی‌تواند دیه دریافت کند و موظف است خسارت دیگر افراد زیان دیده را نیز بدهد.

بر اساس نظر حقوق‌دانان اگر نیروی انتظامی موتور دانش‌آموزی را توقیف کند و آن را به مراجع قضایی بفرستد، قاضی می‌تواند

پدر و مادر را احضار یا جلب کند و آنها را به جرم به خطر انداختن جان فرزند خود تحت محاکمه قرار دهد.مجازات چنین جرمی

هم بنا به گفته حقوق‌دانان هم می‌تواند حبس باشد و هم تعزیر و بنا به بزرگی جرم، قاضی می‌تواند حکم دهد.والدینی که نه فقط

جان فرزند خویش را به خطر می‌اندازند بلکه باعث می‌شوند نوجوان دیگری هم که دوست فرزند آنهاست و هر روز بر ترک

موتورسوار می‌شود به خطر بیفتد.قانون، فراهم آوردن هر گونه امکانات غیرقانونی و خطرزا توسط والدین را جرم می‌داند.

حدود۴۷% تصادفات برای موتورسیکلت‌ها، ۳۶% تصادفات برای عابران پیاده و ۱۸% تصادفات نیز برای خودروها رخ داده است.

تصادفات موتورسیکلت یکی از اصلی‌ترین علل مرگ و میر در میان نوجوانان است.(۵۰ درصد کشته شدگان تصادفات مربوط به

موتورسیکلت سواران است.) این تصادفات معمولاً منجر به شکستگی‌های شدید،آسیب‌های مغزی،آسیب‌های نخاعی(منجر به فلج

کامل یا جزئی)، آسیب‌های داخلی(مانند قلب، ریه‌ها و کبد)، در صورت آتش گرفتن موتورسیکلت سوختگی‌ها و سایر جراحات

جدی به سر و صورت می‌باشد.

رفتار‌های پرریسک و پرتکرار موتورسواران از جمله تردد در پیاده روها، حرکت در خلاف جهت، سبقت از راست و به صورت

غیرایمن، عدم رعایت حق تقدم، ترک نشینی بیشتر از یک نفر، عدم رعایت فاصله طولی، عبور از چراغ قرمز، مانور بین وسایل

نقلیه از جمله رفتار‌های پرخطر و پر ریسک برخی از رانندگان موتور سیکلت بوده است.

از دیگر تخلفاتی ایجاد صدای ناهنجار، حمل بار نامتعارف، حرکت نمایشی، عدم استفاده از کلاه ایمنی و تردد در خطوط ویژه است.

اولین معبری که برای  تردد موتورسواران خطرناک است، معابر بزرگراهی است؛ چرا که سرعت در این معابر زیاد است.

معبر دوم تونل‌ها هستند؛ چرا که داخل تونل ها انباشت گازهای آلاینده را داریم و این گازهای آلوده مستقیم وارد خون موتورسوار

می شود و تعادل را برهم زده و می تواند بدون آنکه برخوردی با وی صورت پذیرد واژگون شده و دچار آسیب و حتی مرگ شود.

محل بعدی محورهای خط ویژه هستند.تصادفات در داخل خطوط ویژه بسیار شدید و خطرناکتر هستند و اگر تصادفی روی دهد یا

جرحی است یا به صورت فوتی روی می دهد چرا که طرف مقابل موتوسوار، اتوبوس است.

 

 

 

 

راهکارهای پیشنهادی:

در مجموع فرهنگ‌سازی و آشناسازی مردم با پیامد خطرات مرتبط با امر موتورسواری کاری بسیار ارزشمند است.ازجمله:

۱- اتوبوس فرهنگ شهروندی، راه اندازی شده و در نقاطی که تردد موتورسیکلت زیاد است این اتوبوس مستقر و فیلم‌های

تصادفات پخش و آموزش‌های لازم ارائه می‌شود.

۲- سازمان حمل ‌و نقل و ترافیک شهرداری در خصوص آموزش با همکاری پلیس راهور در طی سال تحصیلی در مدارس حضور

یافته و آموزش‌های لازم را به دانش آموزان ارائه دهند.

۳- در حوزه ارتباطات نظریه‌ای تحت عنوان کاشت(cultivation theory) وجود دارد که مبنی بر این است که اگر خبری زیاد

تکرار شود و اثرگذار هم باشد، در ذهن انسانها حک می‌شود.اما ما در مورد موتورسواری و لزوم رعایت نکات ایمنی موتورسواری

زیاد محتوایی تولید نکرده‌ایم.می‌توانیم تیزرهای کوتاه و موثر ایجاد کنیم.یعنی رسانه (media)می‌تواند آگاهی‌هایی که به خدمات

عمومی مربوط می‌شود را به صورت رایگان پخش کند زیرا این کار نوعی خدمت به جامعه است.

۴- اگر تنبیهی وجود دارد، باید در کنارش تشویقی هم باشد.ریشه تخلفات رانندگی اساسا فرهنگی است.برخی معتقدند برای جا

انداختن مساله فرهنگی ابتدا یک جبر فیزیکی داشته باشیم.برای مثال جریمه تخلفات آنقدر بالا برودکه کسی جرات تخلف نداشته

باشد.در چنین شرایطی موتورسوار ممکن است به دلیل جریمه سنگین دیر رسیدن را به زود رسیدن از طریق موتورترجیح بدهد.

۵- بهتر است آموزش از پایه یعنی از کتاب‌های درسی شروع شود.آموزش باید به صورت مستمر و در قالب داستان یا حکایت و

با شکل‌های زیبا به دانش‌آموزان ارائه شود.این آموزشها در زمان کنونی وجود دارد، منظور این است که این آموزش‌ها به صورت

موثر نیست و این یک خلا است و تا رفع نشود، نمی‌توان گام‌های دیگر را برداشت.

۶-کشورهایی مانند سوئد، فنلاند و نروژ در این حوزه‌ها طرح‌های خوب و نوآورانه دارند.در کشورهای اسکاندیناوی صندوقی وجود

دارد تا جریمه‌های رانندگان به آن واریز شود. منتهی پول جریمه مصرف نمی‌شود، بلکه میان افرادی که در ۵ الی ۶ سال اخیر هیچ

تخلفی نداشته‌اند، قرعه کشی می‌شود.در جامعه هم این امر رسانه‌ای می‌شود.همین تجربه را ما در مورد بیمه هم داشتیم.یعنی در

صورت تخلف نداشتن، می‌توانستیم نرخ بیمه کمتری بپردازیم.بنابراین در سیاست‌گذاری فرهنگی می‌توان کارهای بسیاری انجام

داد بشرطی که فقط مجازات نباشد بلکه پاداش هم برای آن لحاظ شود.اگر مجازات و یا پاداش به تنهایی اعمال شود،پاسخ نمی‌دهد.

۷-برای تغییر رفتار باید مجموعه‌ای از سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌ها را در کنار هم دنبال کرد.مساله عادت رفتاری و سبک رفتاری

موضوعی نیست که صرف یک قانون و جریمه حل شود، بلکه باید همانند کمربند ایمنی که چطور در جامعه مورد پذیرش قرار

گرفت در طول زمان، روی این مساله هم کار شود. آموزش عمومی از طریق بیلبوردها و تبیلغات شهری در کنار رسانه‌های اجتماعی

و رادیو و تلویزیون باید جدی‌تر دنبال شود.تعیین جریمه برای عدم استفاده از کلاه ایمنی و عبور از چراغ قرمز و نظارت دقیق‌تر

بر موتورسوران در کنار ترویج دوچرخه سورای به عنوان جایگزین ایمن باید مد نظر قرار گیرد.

۸- داستان اتفاقات ناخوشایندی که با عدم استفاده از کلاه ایمنی برای موتورسوران رخ داده باید روایت و شنیده شود تا ادراک

خطر صورت گیرد(مانند دعوت از افرادی که قبلا دچار تصادفات شده اند.) و در کنار آن به مساله فرهنگ بیمه نیز پرداخته شود.

۹-دانش آموزان مشتاق موتورسواری صفحات حوادث را ورق بزنند و آرشیو روزنامه‌ها را ببیند تا متوجه شود حتی موتورسوارهای

حرفه‌ای هم، جان خود را از دست داده اند.

۱۰- تشدید قوانین که افزایش جریمه‌ها و مجازاتهای قانونی برای تخلفات رانندگی، می‌تواند باعث شود که نوجوانان و سایر

رانندگان  نسبت به قوانین بیشتر احترام بگذارند.

نتیجه گیری: جامعه باید در این زمینه آموزش را سرلوح خود قرار دهد و حساسیت‌ها در داخل خانواده‌ها باید افزایش یابد و

والدین باید بر فعالیتهای فرزندان خود نظارت داشته باشند و از موتورسواری آنها در سنین پایین جلوگیری کنند.

با آرزوی سلامتی و تندرستی برای شما عزیزان

ستاد آموزشی هنرستان غیردولتی انفورماتیک